افسردگی بعد از سقط جنین و درمان آن

افسردگی بعد از سقط جنین و درمان آن

 

افسردگی بعد از سقط جنین و درمان آن

 

افسردگی یک بیماری ذهنی یا روانی است که با اختلال در حال و خلق انسان همراه است. این نشانه‌ها در افراد مبتلا به افسردگی دیده می‌شود:

احساس ناراحتی و کرختی؛
کاهش توان اندیشیدن؛
کاهش تمرکز و دشواری تصمیم گیری؛
احساس گناه؛
زودرنجی؛
خستگی و کاهش انرژی؛
کاهش میل جنسی؛
کاهش میل به انجام فعالیت‌هایی که پیش از این لذت‌بخش بوده‌اند.

افسردگی بعد از سقط جنین

سقط جنین می‌تواند برای زنانی که خودخواسته تصمیم به پایان بارداری می‌گیرند، روندی اضطراب‌آور باشد. گاهی خود بارداری می‌تواند منشأ اضطراب باشد؛ به‌ویژه بارداری ناخواسته یا بارداری‌هایی که با مشکلات پزشکی همراه هستند.

زنان پس از سقط جنین با واکنش‌ها و احساسات پیش‌بینی‌نشده‌ای روبه‌رو می‌شوند. در برخی فرهنگ‌ها و مذهب‌ها صحبت در این‌ باره دشوار است. برخی زن‌ها به‌دلیل باورهای مذهبی احساس گناه و اضطراب بیشتری را تجربه می‌کنند.

اما به‌طور کلی بیشتر واکنش‌های احساسی و روانی به سقط جنین طبیعی، موردانتظار و گذرا هستند و معمولا آن‌قدر ماندگار یا شدید نیستند که زندگی روزمره را مختل کنند.

خرید قرص سقط جنین

آیا سقط جنین واقعا سلامت روان مادر را تحت تاثیر قرار می ‏دهد؟

بله، وقتی خانمی سقط جنین می‏ کند به دو دلیل مستعد افسردگی می‏ شود؛ یکی تغییرات هورمونی که او را درگیر افسردگی و اضطراب بعد از زایمان می‏ کند و دیگری از دست دادن جنینی که به او فکر می‏ کرده، او را در خیالش می‏ پرورانده و حتی ممکن است وسایلی را هم برای تولدش آماده کرده باشد. در این شرایط ممکن است حتی مادر به سوگ بنشیند. سوگ در اثر از دست دادن فرد عزیز یا شیء مورد علاقه ‏ای به وجود می‏ آید که می‏ تواند حتی منجر به افسردگی‏ های بسیار شدید شود.

چه افکاری بیشتر ذهن مادر را درگیر می‏کند؟

آنچه بیشتر فکر مادر را درگیر می‏کند، این است که چرا نتوانستم جنینم را حفظ کنم؟ آیا من با سایر خانم‏ هایی که باردار می ‏شوند و زایمان می‏ کنند مشکل یا تفاوتی دارم؟ آیا تقصیر من بوده یا بیمار هستم؟ این مشکل زمانی بغرنج ‏تر می‏ شود که در آزمایش‏ها و بررسی‏ هایی که خانم انجام می‏ دهد یک اختلال کوچک هم دیده شود. در این صورت علاوه بر افسردگی، اضطراب دیگری مبنی بر داشتن یک مشکل پزشکی نیز به مادر تحمیل می‏ شود.

این فشارهای عصبی زمانی که سقط برای بار چندم تکرار می ‏شود، بسیار زیاد خواهد شد و سلامت روانی خانم را به شدت تهدید خواهد کرد. به‌خصوص اگر از سوی خانواده فشاری هم به او تحمیل شود. همچنین انتقاد از این موضوع از سوی همسر یا خانواده او که می‏ تواند مستقیم یا با طعنه و کنایه ‏آمیز باشد، مثل گفتن این جمله‌ها که «تو بچه نگه‏دار نیستی، چرا فلان کار را کردی که بچه بیفتد» یا «حتما عیبی داری که نمی ‏توانی بچه را نگه‌داری» و… می ‏تواند عامل اضطراب ‏آور دیگری برای خانم باشد.

درمان افسردگی پس از سقط جنین

افسردگی یک بیماری روانی قابل‌ درمان است و ۳ گزینه‌ درمانی برای آن وجود دارد:

رفتار حمایت گر و پشتیبان

جلسه های درمانی گفت و گو محور

دارو

رفتار حمایت‌گر و پشتیبان جهت درمان افسردگی

رفتار حمایت‌گرانه‌ پزشک در قالب توصیه‌ و نظارت برای درمان افسردگی خفیف مؤثر است. نشانه‌ها به ‌تدریج برطرف می‌شوند و دیدار منظم با پزشک آن را تأیید می‌کند.

جلسه‌های درمانی گفت و گو محور جهت درمان افسردگی

جلسات درمانی گفت و گو محور برای درمان افسردگی در همه‌ سطوح مؤثر است. این جلسات شامل گفت‌ و گو با روانپزشک برای روان درمانی یا رفتار درمانی شناختی (CBT) است. CBT به فرد کمک می‌کند افکار و احساساتش را درک کند و راهی برای پاسخ به آنها بیابد. صحبت درباره‌ی سقط جنین و آنچه بر فرد می‌گذرد معمولا مفید است.

دارو جهت درمان افسردگی

گزینه های دارویی برای درمان افسردگی فراوان است. برای درمان افسردگی می‌توان به کمک پزشک از داروهای ضد افسردگی گوناگونی بهره گرفت. درمان دارویی معمولا برای افسردگی شدید و میانه توصیه می‌شود.

افسردگی ممکن است مسئله‌ای درازمدت باشد. رژیم غذایی مناسب و ورزش کردن به کنار آمدن با افسردگی و بهبودی از آن کمک می‌کند. ورزش نه تنها روحیه بخش است بلکه مزیت های فراوانی برای سلامتی دارد و همچنین یکی از روش های خوب برای برقراری ارتباط با دیگران و رهایی از نگرانی، افسردگی و افکار اضطراب‌آور است. روش‌های دیگری مانند یوگا و مراقبه هم در کنار آمدن با افسردگی مؤثر هستند.

توصیه های مهم برای افسردگی بعد سقط جنین

مهم‌ترین توصیه ‏ام این است که همان‌طور که از نظر مشکلات پزشکی زیر نظر متخصص زنان بررسی می‌شوند، حتما به یک روان‌پزشک هم مراجعه کنند تا از لحاظ مسائل روان‌شناختی هم بررسی شوند، به‌خصوص اگر خانمی بعد از سقط احساس می‏ کند کم‏ حوصله و عصبانی است، ساعت خوابش تغییر کرده، تمایلی به انجام کارهای منزل یا امور شخصی ندارد، کلافه است، اضطراب و دلشوره دارد یا بی‏ جهت نگران است، احساس لذتش از شرایط تغییر کرده و مواردی که در گذشته او را خوشحال می‏ کرده در حال حاضر اثری ندارد، ترس یا گریه ‏‏های بی‏ دلیل دارد یا بی‏ دلیل پرخاشگری می‏کند، نسبت به سلامت و وضعیت جسمانی خود بی‏ اهمیت شده و… باید علائمش را جدی بگیرد و برای جلوگیری از پیشرفت آنها به روان‌پزشک مراجعه کند. بسیاری از این علائم ممکن است نیازی به درمان دارویی نداشته باشند و با روش‏های غیردارویی و آرام‏ سازی حل شوند.نظرات خود را در قسمت دیدگاه ارسال نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − 2 =